موضوعی که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با نیازهای اولیه و روزمره، در شاخصهای تابآوری اجتماعی و حس رضایتمندی نیز نقشآفرین است. پس دولتها باید بدانند که در مسئلۀ امنیت غذایی با گسترۀ وسیعی از جوانب متنوع و مختلف مواجه هستند و اگر فقط همین یک عامل از بین رود، عرصههای متنوعی از زندگی فرد و جامعه دچار اضطراب و استیصال خواهد شد.
این دقیقاً همان نقطهای است که تورم در آن بیداد میکند و در یک دهه گذشته بالاترین افزایش قیمت را داشته است در حالی که میدانیم دامنۀ اثرگذاری کیفیت غذا نهفقط در زمان حال که در آینده نیز آثار منفی خود را بروز خواهد داد. اگر امروز 80 درصد ایرانیهای بالای 50 سال با شیوع مشکلات استخوانی مواجه هستند و از فقر کلسیم رنج میبرند، دلیل آن نه ذائقۀ غذایی مردم که تورم بالا در قیمت لبنیات است. امروز بیش از نیمی از 60 درصد سالمندان کشور به اندازۀ کافی کلسیم دریافت نمیکنند و این یعنی خروج زودهنگام نیروی انسانی از چرخۀ خدمترسانی و اشتغال مفید. از طرفی بسیاری از دهکها حتی توان خرید لبنیات را ندارند و این موضوع با توجه به اینکه اصل و پایۀ تراکم استخوانی در کودکی شکل میگیرد، بسیار مهم است؛ به ویژه اگر بدانیم که تراکم استخوانی بالا در جوانی، پوکی استخوان را در سالمندی بسیار به تأخیر میاندازد.
فاجعه وقتی خود را نمایان میکند طبق آمار رسمی نشان میدهد تنها 20 درصد جمعیت بالای 50 سال در کشور تراکم استخوانی طبیعی دارند و در سن بالای 65 سال، شیوع بیماریهای استخوانی به ویژه پوکی استخوان، 45 درصد است.
همۀ این آمار که خود مسئولان و کارشناسان اعلام میکنند، هشدارهایی است که باید امروز به آنها توجه کرد وگرنه در آینده، هزینههایی سرسامآور روی دست دولت و جامعه خواهد گذاشت. هزینههایی که جبران آنها شاید از توان دولت هم خارج باشد. فراموش نکنیم که هر اهمالی در حوزۀ نیروی انسانی، ممکن است چه بلایی سر کشور بیاورد. اگر امروز ایران در آستانۀ پیری و آثار آن است و رشد جمعیتی به این بحران رسیده، از دو دهه قبل دلسوزان متخصص هشدارش را داده بودند.
منبع: روزنامه تماشاگران امروز