ولی باب دریافت مالیات از هنرمندان تاکنون باز نشده و یا به عبارت بهتر به تصمیم و یک روشِ مقرر تبدیل نشده است. طرح اخذ مالیات از هنرمندان و اعتراض به حذف معافیت مالیاتی اسفند سال ۱۴۰۰ مطرح شد و کارزاری با حدود ۱۰ هزار امضا به راه افتاد و از رئیس مجلس خواسته شد تا مصوبه حذف معافیت مالیاتی هنرمندان را از مشاغل مختلف هنری بهویژه در شرایط سخت ناشی از کرونا با حساسیت بیشتر بررسی کند.
به گزارش خبرآنلاین،درواقع با روی کار آمدن دولت سیزدهم موضوع دریافت و یا معافیت هنرمندان از مالیات بار دیگر باز شد ولی این موضوع بهخصوص در چند وقت اخیر قوت گرفت و در شرایط کنونی اقتصادی همچنان نگرانی و بیم از ادامه حیات هنر را برای هنرمندان به همراه دارد.
وقتی سخن از دریافت مالیات به میان میآید توجه و نگاهها بهسوی بازیگران و یا بهاصطلاح سلیبریتیها معطوف میشود غافل از اینکه به پرسشهایی از قبیل سازوکار دریافت مالیات از هنرمندان چگونه است؟ و یا مگر بازیگرانِ مطرح با دستمزدهای چندمیلیاردی چند درصد از کل جامعه هنر در حوزههای مختلف، تئاتر، موسیقی، سینما و هنرهای تجسمی را تشکیل میدهد که قانون مالیات حتی با در نظر گرفتن سقف مالی باید عملیاتی شود؟ و اساساً در مقابل دریافت مالیات جامعه در همه سطوح چه حمایت و یا خدماتی را دریافت میکنند؟ معافیت هنرمند از پرداخت مالیات به چه میزان در روند بهبود اوضاع اقتصادی در لایههای ضعیف جامعه مؤثر است؟ عدالت اجتماعی در مواجهه شدن با اخذ مالیات تا چه اندازه رعایت میشود؟
ایرج راد: درآمد اهالی تئاتر در طول سال به آن سقف تعیین شده دولت نمیرسد
ایرج راد کارگردان، نمایشنامهنویس و عضو هیئت مدیره خانه تئاتر وظیفه ذاتی دولتها را حمایت از هنر و هنرمند عنوان کرد و گفت اصل حمایت از هنر در کشور ما بنا بر سلیقه و خوش آمدن و دوستنداشتنهای رایج اتفاق میافتد.
وی ادامه داد: واقعیت این است که از هنر نمایش و تئاتر و فعالان در این حوزه تقریباً هیچ حمایتی صورت نمیگیرد؛ و اگر حمایتی هم در کار باشد کوتاه، جزئی و مقطعی است که نمیتواند تأثیر بلندمدت در عرصه فرهنگ و هنر بگذارد. حال با این اوصاف در نظر بگیرید قرار باشد از هنرمندان که این روزها بهخصوص بهسختی معیشت خود را میگذرانند مالیات هم کسر شود. در دورانی شوراهایی چون شورای حمایت و شورای ساخت برای گروههای تئاتری تشکیل شده بود که در شورای حمایت نمایشهای آماده اجرا، برآورد هزینه میشد و در شورای ساخت درصدی از این هزینه پرداخت میشد که این هزینهها صرف دوختن لباس و آکساسوار و دیگر کارهای جنبی تولید یک نمایش میشد ولی حمایتهایی از این دست سالها است که منتفی شده است و در ادامه کارگاه دکور و کارگاه خیاطی و غیره را از بین بردند و در ادامه انبار لباس هم از دست رفت. در حوزه تئاتر چیزی به نام اسپانسر وجود ندارد که بهعنوان بازوی حمایتی در کنار گروههای نمایش قرار گیرد. این در حالی است که در همه دنیا شهرداریها در کنار رویدادهای هنری قرار میگیرند و بر اساس قوانین وضع شده از هنرمندان مالیات دریافت نمیکنند و یا اگر فردی بهعنوان هنرمند در گروه افراد ثروتمند قرار گیرد از او به دلیل انجام فعالیت هنری و کمکهای فرهنگی که فرد به جامعه خود بهواسطه هنری که عرضه میکند، مالیات کمتری دریافت میکنند.
این کارگردان پیشکسوت تئاتر تأکید کرد: مگر چند نفر از اهالی تئاتر درآمد میلیاردی دارند که مشمول پرداخت مالیات باشند؟ ضمن اینکه فعالیت فرهنگی مانند کار در بنگاه اقتصادی نیست که بازدهی زودهنگام داشته باشد. فعالیتهای هنری میتواند جریانهای سالم هنری را شکل بدهد. وقتی نوزادی به دنیا میآید سالها هزینه صرف او میشود تا کسب مهارت کند و بتواند در جوانی در بخشی از جامعه فعال باشد بنابراین بهعنوان بازدهی مالی به نیروی انسانی نگاه نمیشود، کار در حوزه هنر هم به همین منوال است و تأثیرات فرهنگی خود را در درازمدت بهجای میگذارد.