اما وقتی صحبت از انتقاد میشود، سازمان های و ارگان های دولتی دم از نداشتن هزینه برای مرمت و بازسازی ساختمان های قدیمی میزنند و در انتها و با گذشت زمان، ساختمان های با ارزش تخریب و تبدیل به یک زمین خاکی میشود.
بی شک، یکی از مشکلات جدی برای میراث فرهنگی ایران حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی است. تخریب بافت های تاریخی به بهانه های مختلف و نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تأمین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و افزایش سرقت آثار از جمله مشکلاتی است که میراث فرهنگی ایران با آن دست و پنجه نرم میکند. تعرض به جان میراث فرهنگی ایران را سالهای زیادی است که شاهدیم. از جمله اخباری که همیشه سر تیتر خبرهای میراث فرهنگی است، درباره تعرض، تخریب و سرقت بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی کشور. جلوگیری از چنین اقداماتی که فرهنگ و تاریخ یک ملت را به ورطه نابودی میرساند، نیازمند فرهنگ سازی و تعیین قوانین سخت گیرانه تری توسط متولیان میراث فرهنگی است.
یک استاد مرمت، با نقدِ تغییر کاربری در برخی بناهای تاریخی، «حمام نواب» را از جمله قربانیانِ این اشتباه دانست که حفاظت از آن با غفلت مواجه شده است و در ادامه، حال و روز خانههای « لرزاده»، «دبیرالملک» و «سرای کاظمی» را شرح داد که به خاطر تغییر کاربریِ نادرست، دچار بحران هویت و آسیب شدهاند.
اسکندر مختاری ـ استاد دانشگاه و کارشناس مرمت ـ درباره تغییر کاربریهای نادرستی که به بناهای تاریخی تحمیل میشود، توضیحاتی داد و آسیبهای آن را بررسی کرد.
او تغییر کاربری در یک بنای تاریخی را عاملی دانست که هم میتواند به بنا صدمه بزند و هم سبب استمرار و پایداری اثر شود و در اینباره گفت: انتخاب درست کاربری میتواند سرنوشت مرمت بنای تاریخی را تعیین کند. البته این سرنوشت فقط به انتخاب کاربری معطوف نمیشود و به نگهداری و استمرار حیات بعد از تغییر کاربری نیز بستگی دارد. به عبارت دیگر هر طرح مرمتی باید یک برنامه مدیریتی داشته باشد که بر اساس آن برنامه مدیریتی، تکلیف نگهداری و استمرارش در آینده مشخص شود.
مختاری که مسؤولیت دو پایگاه میراث جهانی بم و پایگاه شهر تاریخی تهران را بر عهده داشته، در بخش دیگری از صحبتهایش به اهمیت پایگاههای میراث جهانی و ملی اشاره کرد و گفت: پایگاههای میراث ملی و جهانی بهترین دستاورد مدیریتی در امر حفاظت، نگهداری و مرمت در دو دهه گذشته بوده است و باید برای حفظ آنها تلاش شود. عمر پایگاه شهر تاریخی تهران به اندازه عمرکاری من بود.
او ادامه داد: تفاوت پایگاههای میراث جهانی و ملی با مابقی سطوح سازمانی وزارت میراث فرهنگی این است که در پایگاهها تمام شئونات پژوهش، حفاظت، مرمت، نگهداری و معرفی بناهای تاریخی در یک مکان متمرکز است و هر پایگاهی یک مسؤول دارد و مسؤولیتها بین بخشهای مختلف سازمانی پراکنده نیست. از طرفی، این مسؤول باید علم و تجربه کافی داشته باشد و صرف اینکه کارمند دولت باشد کفایت نمیکند و همچنین باید کارنامه کاری در این حوزه داشته باشد و مورد احترام نیز باشد. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که این فرد مسؤول حتی بعد از ساعات کاری و در خانه هم میتواند شرایط را کنترل کند و برای آسیبهای قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی چارهاندیشی کند، اما زمانیکه ارکان نگهداری، حفاظت، مرمت و ... در بین بخشهای مختلف پخش باشد، اگر مشکلی در این ارکان پیش آید مسؤول هر بخشی تقصیرات را از سر خود باز میکند.