به گزارش پایگاه خبری تماشاگران امروز/ اما تولد علی نصیریان بزرگ آقا سینما باعث شد تا بار دیگر خاطرات حضور این بازیگر پیشکسوت در سینما و تلویزیون زنده شود. در همین خصوص موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی نصیریان»؛ بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند نامدار را منتشر کرده است که در زیر میخوانید.
علی نصیریان با بیان اینکه بیشترین کارهایی که انجام داده با صداقت و انگیزه بوده است، گفت: در سینما کارکردن یک ریسک است و در عین حال که ممکن است فیلمنامه و کارگردانی خوب باشد اما تا کار به انتها نرسد مشخص نیست نتیجه کار چه چیزی میشود.
وی ادامه داد: در اکثر فیلمهایی که به خاطر متن و تا حدودی به خاطر کارگردان حضور داشتم معمولا با آنها درمورد نقش مشورت میکردم. یادم میآید ناصر تقوایی برای فیلم ناخداخورشید به من گفت دو شخصیت در فیلمنامه وجود دارد که میتوانم آنها را بازی کنم یکی مستر فرحان و دیگری ناخدا که من از او پرسیدم خود شما کدام را برای من پیشنهاد میدهید و او گفت به نظرم مستر فرحان برای شما بهتر است و من در پاسخ به او گفتم همان نقشی که شما میگویید را بازی میکنم.
نصیریان درباره نسل جوان علاقهمند به حضور در سینما و تئاتر نیز بیان داشت: نسل جوان را دوست دارم و معتقدم در سینما و تئاتر استعدادهای بسیار خوبی داریم. مخصوصا در تئاتر که بازیگرها و نویسندههای خوبی درخشیدند همچنین در سینما. سینمای ایران بسیار رشد کرده است و آثاری که امروز ارائه میشود از زمان ما بهتر است زیرا ارتباط جمعی بسیار بیشتر شده است و با یک کلیک همه نوع اطلاعات لازم در اختیار بازیگران و غیره قرار میگیرد. در زمان ما بیشتر کتاب موجود بود و ما از کتاب های تخصصی الهام میگرفتیم اما امروز اوضاع بسیار متفاوت تر شده است.
وی ادامه داد: ما با دل و جان کار میکردیم اما دستمان خالی بود درحالیکه بازیگران امروز دستشان پر است البته منظورم از دست پر از نظر مالی نیست بلکه از نظر اطلاعات است.
نصیریان در پاسخ به این سؤال که چرا در طول سالهایی که در سینما فعالیت داشته با مسعود کیمیایی کار نکرده است؟ پاسخ داد: عمدی نبوده موقعیت آن پیش نیامده هم با مسعود کیمیایی و هم با بهرام بیضایی.
وی با بیان اینکه در بازیگری اعتقاداتی دارد، بیان داشت: من در ایفای نقشها به انگیزههایم همچنین حس خلاقانه و آفرینندگی که احساس میکنم، رجوع میکنم زیرا معتقدم بازیگر خودش نویسنده یک فیلم است و وسیله و اسباب دست کارگردان نیست. درست است که باید با کارگردان تعامل داشته باشد و به برداشتها و نگاههایی که به کاراکتر دارد گوش کند اما آفریننده نقش بازیگر است و اگر بخواهیم به مرحله آفریننده نقش برسیم، بازیگر باید از قدرت خلاقانهای که در درونش وجود دارد یاری بطلبد و نقش را بیافریند.
بزرگ آقا سینمای امروز میگوید: تئاتر بازی کردن کار ساده و راحتی نیست. تئاتر تمرکز میخواهد. الان شرایط تغییر کرده است . نسلی که ما بودیم و در گذشته کار میکردیم، با نسل امروز خیلی متفاوت است.
نصیریان در مورد شرایط حاکم بر جهان بیان کرد: روزگار تلخی است وقتی فیلم تخریب شهرها و آواره شدن زن و بچه مردم اوکراین را میبینم دلم میگیرد و گریه میکنم. زندگی زهر شده است. بعد از دو جنگ بزرگی که دنیا داشت، این چه کاری است در این عصر و زمانه؟ این چه کاری است در یمن، فلسطین یا اوکراین؟ چرا بشر این کار را میکند؟ ما تمام این کارها را در فرهنگ و هنر انجام میدهیم تا به سمت انسانیت برویم و از خوی توحش و کشتار جدا شویم. من واقعا در عذاب و حیرت هستم و نمیدانم باید چه کار کنم؟ خدا کند جنگ اوکراین تمام شود. آدم از این زندگی و حیاتی که انسان برای خود ساخته است، دلش میگیرد و نمیداند چه کند؟ حیف نیست؟ خدا این حیات را داد تا از هوا و طبیعت استفاده کنیم اما «یکی بر سر شاخ، بن میبرید» این حکایت بشر است هم کره زمین را به مخاطره انداخته و هم جنگ راه انداخته است. روسیه هم ابرقدرت است و عضو شورای امنیت سازمان ملل است و مثلا امنیت دنیا دستش است، آنوقت چنین میکند. آیا این امنیت است؟ این تضادها آدم را دیوانه میکند.