اصلا اگر قرار بود که در میان مربیان ایرانی به دنبال گزینهای مناسب باشیم، چرا این همه صغرا و کبرا چیدیم و از ورود مربیان خارجی صحبت کردیم.
بعد از این دوره طولانی که برای انتخاب سرمربی تیم ملی گذراندیم، راحت ترین گزینه را انتخاب کردیم و سرنخ ماجرا به امیر قلعه نویی رسید. مربی با تجربه ایرانی که پیش از این سابقه مربیگری را در تیم های داخلی داشته است.
پیش از این هم چند گزینه برای سرمربی تیم ملی از سوی مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال شنیده و گفته شده بود و اولین پیشنهاد به قلعه نویی هفته گذشته داده شد، که ژنرال آن را رد کرد و این موضوع رسانهای شد. اما حالا ورق برگشت و بیشتر از 24 ساعت است که اعلام شده قلعه نویی به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی شد. قطعا پای قرارداد مالی درمیان بوده است. چرا که مربیان خارجی رقمهایی را تاکنون اعلام کرده بودند که با آنچه مد نظر رئیس فدراسیون بود، زمین تا آسمان فرق داشت.
البته انتخاب سرمربی ایرانی این پیش زمینه را هم دارد که با اخلاقیات و روحیه یک مربی داخلی چه بازیکنان فوتبال و چه مردم و مسئولان آشنا هستند.
گاهی یاد انتقادات خودجوش مربی میافتیم و گاهی هم یاد لحظه های نفس گیری که برای نتیجه یک بازی در کارنامه خود رقم زده است.
فدراسیون فوتبال باید امکاناتی را که برای مربیان خارجی فراهم کند. برای قلعهنویی هم فراهم کند تا او بتواند برنامههای فنی خود را اجرایی کند.
اگر فدراسیون بتواند امکانات مورد درخواست سرمربی تیم ملی را فراهم کند، تیمملی با آمادگی خوبی میتواند به جام ملتهای آسیا برود. تیم باید با آرامش و تمرکز کار کند تا بتواند برنامههای سرمربی را پیاده کند. از طرفی همه میدانیم ژنرال آبیها وقتی عصبانی شود، تیم را به نقطه اوج میرساند و بعد از پایان کار حرف های ناگفته را رسانهای میکند.
با این حال حمایت تیم ملی ایران گاهی آنقدر سخت میشود که دست هر مربی در پوست گردو میماند چرا که بعضی وقتها فشار تیم به حدی است که باید فدراسیون حمایت کند نه اینکه پای خود را عقب بکشد.